رمانراز خانه ی مخوفجلد اولخانواده ای که یک عمارت بزرگ رو با قیمت پایینی می خرن . وقتی وارد عمارت می شن درگیر حوادث عجیبی می شن که نمی تونن هیچ توضیح منطقی براش پیدا کنن . دو برادر که تنها فرزندان این خانواده هستن برای حل معمای خونه دست به کار می شن . اونا برای حل معما دست ...
- 1657 روز پيش
- مرضیه باقری دهبالایی
- 8,067 بار بازدید
- 25 نظر
خدا جانم،سلام،حالت خوب است، حال من که هی بدک نیست،خدایا حواست هست آیا؟؟ به زمینت،به آدمهایت،به من و امثال من، حواست هست آیا یا که نه؟؟ میبینی، میدانی، که آدمهایت چه میکنند؟؟ چگونه روزگار میگذرانند؟؟ چگونه صبح را به شب میرسانند؟؟ میدانی آیا که بعضی هایشان خون بعضی را میمکند؟؟ که ظلم بیداد میکند؟؟ که بعضی کمر خم کرده اند ...
- 1661 روز پيش
- Taranom. P
- 1,983 بار بازدید
- ارسال نظر
آدم...۳ حرف است! اما آدم بودن مفصل تر از این حرف هاست!بحثش از چند خط توضیح گذشته است.خیلی حرف است که از آدم بودن فقط راه رفتن و نفس کشیدن، آن هم به هر قیمتی گند زدن را یاد گرفته باشیم. دنیای امروزی آدم ها تهی از وفاداری شده است. لغتنامهی زندگیشان فقط کلمات پوچ را در خود جای داده ...
- 1668 روز پيش
- Taranom. P
- 2,171 بار بازدید
- یک نظر
توی محوطهی دانشگاه روبهروم وایساد و گفت:- شنیدی میگن انگورای شهریور آدم رو مست میکنه؟گفتم آره که چی،تو چشام زل زد و لبخند همیشگی رو تحویلم داد و گفت:- خبر نداری نگاههات مثل همون شیرینی انگور دل لامصبم رو مست کرده!ماهم که از این بچه پاستوریزه ها که هر چی مادرشون میگه، میگن آره همونه، چه میدونستیم عشق چیه؟ مستی ...
- 1687 روز پيش
- زینب قشقایی
- 1,987 بار بازدید
- ارسال نظر
من تورا میشناسم؟!تو لبخند میزنی و اشکهای من نیز خواهند زد لبخند را...یادم می آید :چشم های تو روزی پا به پا همراه من از کوچه ای به کوچه ی دیگر حجم کرخت و پر رنگ سایه ها را میپیمود و زیر لب با بغض زمزمه میکرد که چقدر از سکوت و تنهایی میترسد،تو حادثه سقوط را پشت سر گذاشته ...
- 1737 روز پيش
- عسل موسوی نسب
- 2,296 بار بازدید
- ارسال نظر