دلنوشتهی عشق تمایز نمیشناسد به نویسندگی لیلا مدرس حرف دل خیلی از انسانهای عاشق روزگار ماست.دلنوشتهی عشق تمایز نمیشناسد، حکایت همین قناری و گنجشک قصهی ماست.ما در اینستاگرام دنبال کنید.روزی روزگاری، قناری عاشقی بود.قناری قصهی ما، عاشق گنجشک قهوهای بود.گنجشک قصهی ما، روزها روی درخت بید، اینسو و آنسو میپرید و دلبری میکرد؛ غافل از نگاههای عاشقانهی قناری زرد رنگ.عشق ...
- 1004 روز پيش
- لیلا مدرس
- 1,539 بار بازدید
- ارسال نظر
روی نیمکت پارک نشسته بودم و ریزش برگهای پاییزی را نگاه میکردم. عمر من هم همانند این برگها، رو به پایان بود و باید کاری میکردم؛ نه برای خودم بلکه برای پسرکم که هشت سال داشت و بیخبر از گرفتاریهای من، مقابل چشمانم در حال تاب بازی کردن و سر خوردن بود. دلتنگش میشدم. به این فکر میکردم که بعد ...
- 1238 روز پيش
- لیلا مدرس
- 2,286 بار بازدید
- 2 نظر
میگویند عشق را فقط در چشمان یار میتوان دید و من دیدم.هر بار که آسمان چشمانت را دید زدم، دیدم.هر بار که برایم خندیدی، برق چشمانت را دیدم.هر بار که برایم اشک ریختی، زلالی اشکهایت را دیدم.عشق را دیدم.عشق را در تمام وجودت دیدم و به این باور رسیدم که تا چشمانم هست، نیازی به اثبات عشق نیست.چون تو هم، ...
- 1241 روز پيش
- لیلا مدرس
- 1,672 بار بازدید
- ارسال نظر
خورشید زندگی خودت باش.نویسنده: لیلا مدرساز خوشحالی، سر از پا نمیشناخت. بالاخره بعد از کلی درمان، دکتر به او اجازهی بارداری داده بود و این مطلوبترین اتفاق ممکن، طی این چند ماه اخیر بود. برای گفتن این خبر به مسعود، میبایست تا شب منتظرش میماند. باید هر چه زودتر او را هم در خوشحالی خود سهیم میکرد؛ با یک برنامهریزی ...
- 1296 روز پيش
- لیلا مدرس
- 2,371 بار بازدید
- 5 نظر
ماهی کوچک قصه ما عاشق شده بود.عاشق گربه خاکستری پشت پنجره.شب ها را تا صبح بی تابی می کرد.صبح که می شد، خیره به پنجره،منتظر چشمان سیاهی بود که هر روز،تپشهای شیرینی برای قلب کوچکش، به ارمغان می آورد.آرزویش شکستن این شیشه و لمس دستان معشوقه ای بود که قلبش را برایش کنار گذاشته بود.آه امان از این عشق.ماهی کوچک ...
- 1487 روز پيش
- لیلا مدرس
- 2,036 بار بازدید
- 5 نظر