خلاصه:زندگی است هر جور که بخواهد بازیمان می دهد، در این بازی ما تمامی مهره هستیم خوب یا بد باید بازی کنیم سربازی باش در مقابل شاه ولی او را با قدرت کمت کیش و مات کن.ترس و وحشت این بازی در تمامی سلول های وجودت رخنه کرده است، حتی جا های تاریک آن!! دور خودت حصار بکش اما قفل ...
- 1702 روز پيش
- متینا
- 81,802 بار بازدید
- 14 نظر
- 1740 روز پيش
- ستایش
- 44,640 بار بازدید
- 2 نظر
توجه توجه¡¡¡¡¡¡شما میتونید این رمان رو به صورت آنلاین ازاین لینک بخونیداسم شخصیت ها:دختر:آیناز،آفرینش،آفرین،آواپسر:مهرداد،مبین،ماهان،محمد*خلاصه رمان*چهارتا دختر شیطون که بخاطر اتفاق و دوستی اشتباهشون با چهارتا پسر عوض میشن و اون دختر های شیطون سرد و مغرور میشن اما بعضی اوقات شیطنت هم میکنند وقتی پانزده سالشون که بود با چهارتا پسر دوست میشن و عاشقشون میشند اما اون پسر ها ...
- 1767 روز پيش
- مهلا.ب
- 17,085 بار بازدید
- 10 نظر
- 1777 روز پيش
- مهلا.ب
- 104,988 بار بازدید
- 13 نظر
مقدمه♡بنام آفریدگار عشقآزارم میدهیبه عمد یا غیر عمد خدا میداند...امامن انقدرشکسته ام که هیچ نمیگویم...حتی دیگررنجیدن هم از یادم رفته است...اشک میریزمسکوت می کنمو تو؟همچنان ادامه میدهینفرینت هم نمی کنمدل شکسته ها نفرین هم بکنند گیرانیستنفرین ته دل میخواهدکه دل شکسته همدیگر سرو ته نداردپارت1چشم های آبی اش، تنها چیزی بود که بعداز شش سال یادش مانده بود.صدای درآمدوپشت بندش ...
- 1843 روز پيش
- هانیه
- 8,197 بار بازدید
- 8 نظر