| پنجشنبه 11 خرداد 1402 | 16:44
سرزمین رمان
قصر رمانها با اتاق هایی که ژانر های مختلف دارند
آخرین ارسال های انجمن

نام داستان حوالی دیروز

نویسنده فاطمه یونسی

بی هوا مدام فریاد می زند “امکان نداره”
صدایش چهار ستون خانه را می لرزاند.
به سمیرا حمله می کند و او را به سمت دیوار هل می دهد و می گوید:
_امکان نداره…نه سمیرا بگو که اینا اشتباه کردن…بگو که تو فقط مال منی…د دهن وا کن بگو همه این خوابه. د نامرد اخه چی برات کم گذاشتم هان؟
مشتی بر روی دیوار می زند و ادامه می دهد:
_سمیرا غیرتم داره اتیش می گیره، قلبم داره می سوزه، مغزم داره ارور می ده و مشت دیگری می زند و اشک از چشمانش جاری می شود:
_دوسم نداشتی؟قبول ! ازم متنفر بودی؟قبول ! یکی دیگرو دوست داشتی؟ اینم قبول!
دستی بر روی صورت خیس از اشک هایش می کشد و می گوید:
_فقط می گفتی طلاقت بدم که بری پی هوس بازی هات این وسط چرا من و کردی مهره سوخته هان؟میدونی چقدر دوست داشتم زنیکه خراب؟ بد کردی سمیرا بد کردی…
باید لال می شد و شد!
چه باید می گفت، عذر خواهی بابت چه؟
و او برای اولین بار حس کرد که نفس می کشد، اما زنده نیست!
هیچ کس جرعت حرف زدن ندارد و حتی کودکی که میثم را پدر صدا می زند.
سمیرا مانند بید می لرزد و گویی تا بحال میثم را این گونه ندیده.

برای خوندن این داستان لطفا

اینجا کیلیک کنید

 

  • اشتراک گذاری
لینک کوتاه مطلب:
درباره فاطمه یونسی
فاطمه یونسی ۱۷ساله از استان همدان
    نظرات

    نام (الزامی)

    ایمیل (الزامی)

    وبسایت

    معادله امنیتی رو بنویس تا بدونم ربات نیستی *-- بارگیری کد امنیتی --

    درباره سایت
    سرزمین رمان
    سلامی به لطافت گل ها و نرمی شب بوهاخوش آمدی عرض میکنم خدمت تمامی همکاران عزیز و خوانندگان و بازدیدکنندگان گرامی.سرزمین رمان همونطور که از اسمش پیداست، قصری داره که داخلش پر از رمان های جور و واجور و گوناگونِ…داخل هر اتاق رمانی با ژانر متفاوت قرار داره و این قصر اونقدری بزرگ هست که هرچیزی بخوایید درونش پیدا میشه…تولد این قصر درون سرزمین رمان در تاریخ۱۳۹۷/۵/۹ رخ داد و خوش یومی و خوش قدمی قصرمون رو مدیون نویسندگان و همکاران گرامی هستیم که با رمانهاشون مارو سرافراز میکنند.حالا من از شما بازدیدکنندگان و خوانندگان و طرفداران عزیز دعوت میکنم تا باهم از تک تک اتاقهای این قصر دیدن کنیم و قصه ای از هزار قصه های این سرزمین رو بشنویم….
    آرشیو مطالب
    آخرین نظرات
    • ماما مثل اینکه هنوز ننوشتین چی می‌نویسین؟ من بی‌صبرانه منتظرم...
    • مسلام خانم ده بالایی امیدوارم همیشه تو کارهاتون موفق باشید و بابت این رمان هم ممن...
    • :)جلد بعدیش کی میاد؟...
    • مرضیه باقری دهبالاییسلام عزیزم. ممنونم. لطف دارین....
    • Akvaسلام. وقت بخیر خانم باقری واقعا زیبا می نویسید، لذت بردم. خیلی ممنونم از شما...
    • مارسسلام رمانتون عالی بود فقط جلد پنجم کی می اید ؟ اسم جلد پنجم چیه؟ و خواهش می کنم...
    کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " سرزمین رمان " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
    طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.