من تورا میشناسم؟!تو لبخند میزنی و اشکهای من نیز خواهند زد لبخند را...یادم می آید :چشم های تو روزی پا به پا همراه من از کوچه ای به کوچه ی دیگر حجم کرخت و پر رنگ سایه ها را میپیمود و زیر لب با بغض زمزمه میکرد که چقدر از سکوت و تنهایی میترسد،تو حادثه سقوط را پشت سر گذاشته ...
- 1730 روز پيش
- عسل موسوی نسب
- 2,291 بار بازدید
- ارسال نظر
حال ما خوب استاز آن خوبهایی که موقع بغضهایمان می گوئیماز آن خوبهایی که اشکمان را پاک می کنیم و میگوئیم حساسیت فصلی است.سری تکان میدهیم و می گذرانیم این روزهارا...ادای آدمهای قوی را درمیآوریم و برای اشکهایماندنبال یک گوشه ی دنجبه دور از پچپچ های آدمها میگردیم.ادامه میدهیم روزهایی که خیال بهتر شدنشان را داریم.میان همین روزهالابهلای این حال ...
- 1736 روز پيش
- زینب قشقایی
- 2,152 بار بازدید
- ارسال نظر