با عرض درودهای بیپایان خدمت شما کاربران و بازدید کنندگان عزیز و گرامی.امیدواریم از لحظه لحظه زندگی خود لذت ببریدو اما غرض از انتشار این اطلاعیه, نیاز به شخصی با روابط عمومی بالا برای مدیریت صفحه رسمی سایت در فیسبوک میباشد.افرادی که اعلام آمادگی کنند, توسط مدیر فنی سایت از آنها تست گرفته میشود, و مناسبترین شخص این سمت را ...
- 1981 روز پيش
- مدیریت سایت
- 2,143 بار بازدید
- ارسال نظر
بسم الله الرحمن الرحیمنام رمان مملو از تهیبرای سومین بار نگاهی به ساعت مچی دستم کردم بله طبق معمول مریم خانم دیر کرده بود.فقط پنج دقیقه به شروع کلاس مونده بود.شوتی به سنگ ریزه ی جلوی پام زدم، کوله ی سنگین روی شونمو جا به جا کردم و به درخت رو به روی نگهبانی تکیه دادم بلکه خانم از راه ...
- 1991 روز پيش
- آتوسا رازانی
- 6,706 بار بازدید
- 12 نظر
بسم الله الرحمن الرحیمکسی نفهمهماه منیر خانم با یک دستش گوشه ی چادرشو سفت گرفته بود. و با دست دیگریش کیسه ی خرید.از کوچه ها می گذشت و به رهگذرایی که اکثرا آشنا یا همسایه بودن سلام می کرد.تا اینکه به نزدیکی کوچه خودشون رسید.صدای آهنگ رقصی تو کوچه غوغا می کرد.با خودش گفت: حتما یکی از همسایه ها جشن ...
- 1993 روز پيش
- آتوسا رازانی
- 2,574 بار بازدید
- 2 نظر
با احساس جای خالی مت لای پلکانم را باز کردم. نور نارنجی رنگ یخچال از اتاق هم قابل مشاهده بود. نگاهی به لیوان روی میز کنار تخت انداختم خالی بود؛ لیوان را برداشتم و به سمت یخچال رفتم.به مت که رو به یخچال و پشت به من ایستاده بود گفتم:_مت می شه بطری آب رو بدی؟مت بی حرف بطری را برداشت ...
- 1994 روز پيش
- YAME
- 2,728 بار بازدید
- 2 نظر
بنام خدایی که هرچه داریم از اوست...کمترین آرزویم این است: هرگز با چشمان مهربانت، نامهربانى روزگار را نبینى ناز بانو!تقدیم به بی مانند ترین مادر دنیا...خلاصه رمان:دختری به نام راویس....پسری به نام مرداس....هر دو زلزله و لجباز و مغرور که عاشق رشتشونن.رشتهٔ آشپزی ( هتل داری ) که با دل و جان هم دوسش دارن.بخاطر نبود خوابگاه با یسری شرایط ...
- 1996 روز پيش
- ریحانه اخوان
- 20,358 بار بازدید
- 9 نظر