- 1807 روز پيش
- نگار رازقندی
- 5,949 بار بازدید
- ارسال نظر
رمان راجب دختری به نام ناهید که پدری مستبد داره و از مادرش جدا شده. پدرش وقتی ناهید بچه بوده، ازدواج کرده و ناهید خواهری به اسم نازگل داره که عاشق پسری به اسم رضا و در سدد ازدواج با عشقش اما ناهید برعکس نازگل هیچ علاقهای به ازدواج و تاهل نداره. در عوض عاشق هنر و دوست داره خارج ...
- 1936 روز پيش
- زهرا باقری
- 3,222 بار بازدید
- یک نظر
بسم الله الرحمن الرحیمنام رمان مملو از تهیبرای سومین بار نگاهی به ساعت مچی دستم کردم بله طبق معمول مریم خانم دیر کرده بود.فقط پنج دقیقه به شروع کلاس مونده بود.شوتی به سنگ ریزه ی جلوی پام زدم، کوله ی سنگین روی شونمو جا به جا کردم و به درخت رو به روی نگهبانی تکیه دادم بلکه خانم از راه ...
- 1998 روز پيش
- آتوسا رازانی
- 6,713 بار بازدید
- 12 نظر
بسم الله الرحمن الرحیمکسی نفهمهماه منیر خانم با یک دستش گوشه ی چادرشو سفت گرفته بود. و با دست دیگریش کیسه ی خرید.از کوچه ها می گذشت و به رهگذرایی که اکثرا آشنا یا همسایه بودن سلام می کرد.تا اینکه به نزدیکی کوچه خودشون رسید.صدای آهنگ رقصی تو کوچه غوغا می کرد.با خودش گفت: حتما یکی از همسایه ها جشن ...
- 2000 روز پيش
- آتوسا رازانی
- 2,583 بار بازدید
- 2 نظر