خلاصه:زندگی است هر جور که بخواهد بازیمان می دهد، در این بازی ما تمامی مهره هستیم خوب یا بد باید بازی کنیم سربازی باش در مقابل شاه ولی او را با قدرت کمت کیش و مات کن.ترس و وحشت این بازی در تمامی سلول های وجودت رخنه کرده است، حتی جا های تاریک آن!! دور خودت حصار بکش اما قفل ...
- 1693 روز پيش
- متینا
- 81,498 بار بازدید
- 14 نظر
- 1730 روز پيش
- ستایش
- 44,486 بار بازدید
- 2 نظر
توجه توجه¡¡¡¡¡¡شما میتونید این رمان رو به صورت آنلاین ازاین لینک بخونیداسم شخصیت ها:دختر:آیناز،آفرینش،آفرین،آواپسر:مهرداد،مبین،ماهان،محمد*خلاصه رمان*چهارتا دختر شیطون که بخاطر اتفاق و دوستی اشتباهشون با چهارتا پسر عوض میشن و اون دختر های شیطون سرد و مغرور میشن اما بعضی اوقات شیطنت هم میکنند وقتی پانزده سالشون که بود با چهارتا پسر دوست میشن و عاشقشون میشند اما اون پسر ها ...
- 1758 روز پيش
- مهلا.ب
- 17,066 بار بازدید
- 10 نظر
- 1767 روز پيش
- مهلا.ب
- 104,678 بار بازدید
- 13 نظر
مقدمه♡بنام آفریدگار عشقآزارم میدهیبه عمد یا غیر عمد خدا میداند...امامن انقدرشکسته ام که هیچ نمیگویم...حتی دیگررنجیدن هم از یادم رفته است...اشک میریزمسکوت می کنمو تو؟همچنان ادامه میدهینفرینت هم نمی کنمدل شکسته ها نفرین هم بکنند گیرانیستنفرین ته دل میخواهدکه دل شکسته همدیگر سرو ته نداردپارت1چشم های آبی اش، تنها چیزی بود که بعداز شش سال یادش مانده بود.صدای درآمدوپشت بندش ...
- 1834 روز پيش
- هانیه
- 8,179 بار بازدید
- 8 نظر