| پنجشنبه 6 اردیبهشت 1403 | 12:24
سرزمین رمان
قصر رمانها با اتاق هایی که ژانر های مختلف دارند
  • پارت چهارم
    دلم براش سوخت ولی با یادآوری کارایی که با دخترا می کنه تمام دل سوزیم جاش رو به نفرت داد،
    نشستم روی تخت و با اشک به عکس مامانم خیره شدم. کجایی مامانی دلم برات یک ذره شده کاش بودی و الان بغلم می کردی نمی زاشتی انقد سختی بکشم.
    بابام ۲۲سالش بوده که عاشق دختر همسایشون می شه اون دخترم مامانم بوده که اونموقع ۱۸ساله بوده.
    اولا مامانم بهش اهمیت نمی داده ولی انقد بابام بهش محبت می کنه که کم کم مامانمم بهش حسی پیدا می کنه ..
    روز به روز عاشق تر می شدن تا اینکه بابا تصمیم می گیره که این قضیه رو با خانوادش در میون بزاره
    وقتی می ره به باباش می گه به شدت باهاش برخورد می کنن و بهش می گن که باید این قضیه رو فراموش کنه چون این وصلت نشدنیه به دلیل اینکه بابای بابام با بابای مامانم مشکل داشتن و همین کار باعث سخت گیری شده بود،
    هیچکس راضی به این وصلت نبود ولی بابام عاشق تر از این حرفا بود و نتونست بیخیال مامان بشه و خودش هرشب به تنهایی میره در خونه ی مادرم ولی خانواده مادرم اصلا راهش نمی دادن تا اینکه بابا با خواهرش که اسمش سارا بوده صحبت می کنه و اونو راضی می کنه که بره صحبت کنه،
    عمه سارا میره و با خانواده مامانم صحبت میکنه ولی بازم همون سخت گیری ها بوده،
    یک سال می گذره این قضیه هر روز تکرار می شه ولی بازم همون جواب های تکراری..

    قبلی 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20 21 22 23 24 25بعد

    چه امتیازی میدید به این پست

    میانگین امتیازات ۴ از ۵
    از مجموع ۱۳ رای
    • اشتراک گذاری
    • 1731 روز پيش
    • ستایش
    • 44,511 بار بازدید
    • 2 نظر
    لینک کوتاه مطلب:
    نظرات
    • نگار
      18 مهر 1398 | 09:58

      زیبابود

    • نگار
      8 آبان 1398 | 12:51

      خیلییییییییییی قشنگه
      😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍

    نام (الزامی)

    ایمیل (الزامی)

    وبسایت

    معادله امنیتی رو بنویس تا بدونم ربات نیستی *-- بارگیری کد امنیتی --

    درباره سایت
    سرزمین رمان
    سلامی به لطافت گل ها و نرمی شب بوهاخوش آمدی عرض میکنم خدمت تمامی همکاران عزیز و خوانندگان و بازدیدکنندگان گرامی.سرزمین رمان همونطور که از اسمش پیداست، قصری داره که داخلش پر از رمان های جور و واجور و گوناگونِ…داخل هر اتاق رمانی با ژانر متفاوت قرار داره و این قصر اونقدری بزرگ هست که هرچیزی بخوایید درونش پیدا میشه…تولد این قصر درون سرزمین رمان در تاریخ۱۳۹۷/۵/۹ رخ داد و خوش یومی و خوش قدمی قصرمون رو مدیون نویسندگان و همکاران گرامی هستیم که با رمانهاشون مارو سرافراز میکنند.حالا من از شما بازدیدکنندگان و خوانندگان و طرفداران عزیز دعوت میکنم تا باهم از تک تک اتاقهای این قصر دیدن کنیم و قصه ای از هزار قصه های این سرزمین رو بشنویم….
    آرشیو مطالب
    آخرین نظرات
    • مرضیه باقری دهبالاییسلام دوست عزیز، لطفاً در ایتا با این آدرس‌ها ارتباط برقرار کنید تا جلد پنجم در ا...
    • مرضیه باقری دهبالاییسلام M عزیز. جلد پنجمش نوشته شده، اما فقط توی آدرس شخصی بنده توی کانالم می‌تونید...
    • Mسلام نویسنده عزیز ببخشید جلد پنجمش تموم شده اگر شده لطفا مثل جلد های قبلش لینک د...
    • مرضیه باقری دهبالاییسلام عزیزم. مرسی از تعریف و تمجیدتون. آدرس بنده رو توی فایل کتاب پیدا کنید و برا...
    • الناز ازمودهوایییی مرسی بابت رمانتون خیلی عالیه لطفا جلد بعدیش هم بسازید من کا عاشقش شدم🥰🥰🙂...
    • مرضیه باقری دهبالایی😐😑...
    برای ارتباط با مدیر سایت و انجمن با آیدی تلگرام @sarzaminromanSupportدر ارتباط باشید با تشکر
    کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " سرزمین رمان " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
    طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.