| پنجشنبه 9 فروردین 1403 | 16:06
سرزمین رمان
قصر رمانها با اتاق هایی که ژانر های مختلف دارند
  • پارت چهاردهم

    -یکتا یکتا پاشو دیگه چقد می خوابی

    کش و قوسی به بدنم دادم و باصدای گرفته ای گفتم

    -مگه ساعت چنده؟

    -پنج

    با تعجب چشمام رو باز کردم و گفتم

    -جدی؟

    -آره

    سریع از جام بلند شدم و گفتم

    -چقد زیاد خوابیدم

    -پاشو آماده شو

    -کجا میخوایم بریم

    -خونه آقابزرگ

    با تعجب گفتم

    -مگه قراره منم بیام؟

    -پس چی تو هم باید بیای

    -عع من نمیام روم نمی شه

    -بیجا پاشو سریع آماده شو

    هرچی گفتم نمیام ولی صبا زورم کرد پاشم آماده شم،

    از جام بلند شدم دست و صورتمو شستم خب حالا من چی بپوشم

    فقط یه دست لباس آوردم

    شلوار جذب کرمی رنگم رو پام کردم و بلوز سفیدم رو پوشیدم و پالتوم رو هم تنم کردم و موهای چتریم رو درست کردم و ریختم توی صورتم و آرایشم کردم و شالم رو سرم کردم رفتم بیرون و رو به صبا گفتم

    -صبا

    برگشت سمتم و سوتی کشید گفت

    -چه جیگری شدی

    لبخندی زدم و گفتم

    -کفش چیکار کنم نیاوردم

    -اتفاقا من یه جفت کفش دارم به ست تو میاد

    ذوق زده نگاهش کردم.تا صبا برام آورد و منتظر سهیل موندیم

    ده مین بعد سهیل رسید رفتیم بیرون وبه سمت ماشین راه افتادیم،

    سوار که شدیم سلام کردم و سهیلم جوابمو داد

    بین راه هیچ حرفی زده نشد،

    نیم ساعتی توی راه بودیم وقتی رسیدیم از ماشین پیاده شدیم و زنگ رو زدیم

    نمیدونم چرا استرس گرفته بودم و دستام یخ زده بود،

    با باز شدن در وارد شدیم و به سمت در ورودی راه افتادیم.

    خانومی بیرون وایساده بود تا رسیدیم لبخندی زد و گفت

    -سلام خیلی خوش اومدین

    لبخندی زدم و با سر جوابشو دادم

    وارد خونه شدیم کل خونه رو سکوت فرا گرفته بود،

    صبا با جیغ جیغ وارد شدو اول از همه رفت سمت مردی که خیلی شیک پوش و باکلاس روی مبل تک نفره ای در بالاترین نقطه ی خونه نشسته بود رفت و سلام کرد که مشخص بود این مرد آقابزرگه،

    با صدای پاشنه های کفشم همه سر ها به سمت من برگشتن،

    خیلی آروم سلام کردم که همه جوابم رو دادن و رفتم سمت آقابزرگ و لبخند زوری زدم و گفتم

    -سلام آقابزرگ خیلی عذر میخوام که مزاحمتون شدم

    یهو اخم ه اش باز شد وگفت

    -سلام دخترم خوش اومدی مراحمی

    قبلی 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20 21 22 23 24 25بعد

    چه امتیازی میدید به این پست

    میانگین امتیازات ۴ از ۵
    از مجموع ۱۳ رای
    • اشتراک گذاری
    • 1703 روز پيش
    • ستایش
    • 44,038 بار بازدید
    • 2 نظر
    لینک کوتاه مطلب:
    نظرات
    • نگار
      18 مهر 1398 | 09:58

      زیبابود

    • نگار
      8 آبان 1398 | 12:51

      خیلییییییییییی قشنگه
      😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍

    نام (الزامی)

    ایمیل (الزامی)

    وبسایت

    معادله امنیتی رو بنویس تا بدونم ربات نیستی *-- بارگیری کد امنیتی --

    درباره سایت
    سرزمین رمان
    سلامی به لطافت گل ها و نرمی شب بوهاخوش آمدی عرض میکنم خدمت تمامی همکاران عزیز و خوانندگان و بازدیدکنندگان گرامی.سرزمین رمان همونطور که از اسمش پیداست، قصری داره که داخلش پر از رمان های جور و واجور و گوناگونِ…داخل هر اتاق رمانی با ژانر متفاوت قرار داره و این قصر اونقدری بزرگ هست که هرچیزی بخوایید درونش پیدا میشه…تولد این قصر درون سرزمین رمان در تاریخ۱۳۹۷/۵/۹ رخ داد و خوش یومی و خوش قدمی قصرمون رو مدیون نویسندگان و همکاران گرامی هستیم که با رمانهاشون مارو سرافراز میکنند.حالا من از شما بازدیدکنندگان و خوانندگان و طرفداران عزیز دعوت میکنم تا باهم از تک تک اتاقهای این قصر دیدن کنیم و قصه ای از هزار قصه های این سرزمین رو بشنویم….
    آرشیو مطالب
    آخرین نظرات
    • مرضیه باقری دهبالاییسلام دوست عزیز، لطفاً در ایتا با این آدرس‌ها ارتباط برقرار کنید تا جلد پنجم در ا...
    • مرضیه باقری دهبالاییسلام M عزیز. جلد پنجمش نوشته شده، اما فقط توی آدرس شخصی بنده توی کانالم می‌تونید...
    • Mسلام نویسنده عزیز ببخشید جلد پنجمش تموم شده اگر شده لطفا مثل جلد های قبلش لینک د...
    • مرضیه باقری دهبالاییسلام عزیزم. مرسی از تعریف و تمجیدتون. آدرس بنده رو توی فایل کتاب پیدا کنید و برا...
    • الناز ازمودهوایییی مرسی بابت رمانتون خیلی عالیه لطفا جلد بعدیش هم بسازید من کا عاشقش شدم🥰🥰🙂...
    • مرضیه باقری دهبالایی😐😑...
    برای ارتباط با مدیر سایت و انجمن با آیدی تلگرام @sarzaminromanSupportدر ارتباط باشید با تشکر
    کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " سرزمین رمان " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
    طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.