#part_37
رفت سمت مریم دستش و کشید
آتش- الان یه کاری باهات می کنم که فکر اون پسره از سرت بیوفته!
مریم- ولم کن تو رو خدا ولم کن
اتش مریم و کشون کشون اورد سمت پله ها من سریع دویدم تو اتاق، صدای اتش و از پله شنیدم
آتش- الان یه شبه کاری می کنم که فقط مال خودم شی!
مریم جیغ می زد اول نفهمیدم منظور آتش چیه! بعد انگار دنیا توسرم آوار شد می خواست به مریم تجاوز کنه
به هین بلندی در اتاق و باز کردم مریم التماس می کرد، در اتاق آتش و باز کردم
جیغ زدم
-لعنتی ولش کن چرا این کار رو می کنی هان؟
اول با تعجب نگام می کردم بعد انگار آتش به خودش اومد، اومد سراغم کارد میوه خوری که برداشته بودم و آودم بیرون گرفتم زیر گلو مریم
– اگه می خوایش نزدیک نشو
آتش- تو هیچ کاری نمی کنی!
یکم کارد و زیر گلو مریم فشار دادم خونه اومد
آتش داد زد:
آتش- باشه! باشه ولش کن.
-برو کنار برو کنار
زیر گوش مریم گفتم:
-نترس دختر من آشینم میریم پایین من سرشو گرم می کنم تو فرار می کنی!
مریم سرشو تکون داد از پله ها اومدیم پایین روبه آتش گفتم:
-نیا جلو وگرنه هرچی دیدی از چشم خودت دیدی!
زیر گوش مریم گفتم:
-آماده ای؟
مریم اروم گفت:
-اره
داد زدم
-پس فقط بدو!
مریم فرار کرد اتش دوید دنباش اما من سریع رفتم جلو خودمو پرت کردم روش
تعادلشو از دست داد افتاد رو زمین فقط دیدم شکمم سوخت همین!
قبلی 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20 21 22 23 24 25 26 27 28 29 30 31 32 33 34 35 36 37 38 39 40 41 42 43بعد
عالی متینا جونم
خیلی عشقی
فدات بشم
من ک کفم برید
ممنونم عزیزم🤗
عالی عزیزم چرا پارت کم میزاری؟
خیلی عالیه عزیزم
🌈❤
خیلی عالی بود عزیزم
🌈❤
رمانت مثل خووودت عااااللللییییی
ععععاااااااالییییییی مث خودت
پسر دیوانه اس؟ موضوعش جدیده
خیلیییییییییی رمان قشنگی بود فقط زودتر پارت بزارید عالی بود حرف نداشت متیناجونم درضمن اسم قشنگیم داری🌷😂
واااای خیلی عالی بود یکه یکه یک بود خیلی قشنگ بود
سلام رمانتون خیلی قشنگه
ارزش خوندن داشت جلد دومش کی میاد؟
وای چه شک بزرگی بود اخرش جلد دوم داره
سلام
در کل رمانی خوب و ماجراش متفاوت بود ولی یه عیب بزرگ داشت که اتفاقاتش به هم پیوسته نبود ادم هی حس میکرد وسطش یه پارتش افتاده.میتنا جان لطفا سعی کن جلد دوم رو ماجراهاشو بهم پیوسته بنویسی نه اینکه جدا از هم.ممنون از قلم طلایی و دستان زحمت کشتون🙏😊